هنگام در نظر گرفتن یک منطقه خاص از زندگی ، خواه از نظر شغلی ، خانوادگی ، روابط ، سلامتی و غیره ، افراد در یکی از پنج اردوگاه قرار می گیرند:
1. من نمی دانم چه می خواهم؛
2. من می دانم چه می خواهم ، اما نمی دانم چگونه آن را بدست آورم.
3. من می دانم چه می خواهم و چگونه می توانم آن را بگیرم ، اما چیزی من را عقب نگه می دارد.
4- من می دانم چه می خواهم ، چگونه می توانم آن را دریافت کنم و انگیزه و پیگیری هستم. و
5. من می دانم چه می خواهم و قبلاً هم آن را کردم!
روند مربیگری زندگی برای افرادی که در سه اردوگاه اول فوق قرار می گیرند مهمترین و مفید است. یک اصل اساسی مربیگری این است که هر شخص بهتر می داند چه می خواهد. دوستان ، فارغ از اینکه چقدر ممکن است شما را بشناسند یا اینکه بهترین علاقه شما را با هم دارند ، اما هنوز هم زندگی شما را می بینند آنها چشم انداز. والدین ، مربیان ، مشاوران و امثال آنها تجربیات خود را به جدول می آورند و به شما توصیه می کنند که بر اساس آن چه کاری باید انجام دهید. با این حال ، آنچه ممکن است برای آنها مهم و مهم باشد ، ممکن است همیشه برای شما یکسان نباشد.
آن را به صورت احساس روده ، شهود یا لقمه ای بنامید که معمولاً می دانید چه چیزی را می خواهید یا نمی خواهید در بعضی از سطوح. ممکن است در سطح هوشیار نباشد ، و یا بدتر از آن ممکن است به خوبی پنهان باشد اما در اصل خود شما می دانید. مربی زندگی موثر کسی است که بتواند به شما در دستیابی به دانش درونی خود کمک کند. با انجام این کار ، آنچه را که واقعاً می خواهید در سناریوی خاصی ایجاد کنید. تکنیک های مربیگری بکار رفته برای این کار در افراد مختلف متفاوت است و از سؤال های قدرتمند باز و تجسم خلاق گرفته تا در نظر گرفتن همان موضوع از دیدگاه های مختلف متفاوت است.